فصل چهارم «زخم کاری» چگونه به پایان می‌رسد؟ + فیلم جعفر یاحقی: استاد باقرزاده نماد پیوند فرهنگ و ادب خراسان بود رئیس سازمان تبلیغات اسلامی کشور: حمایت از مظلومان غزه و لبنان گامی در مسیر تحقق عدالت الهی است پژوهشگر و نویسنده مطرح کشور: اسناد تاریخی مایملک شخصی هیچ مسئولی نیستند حضور «دنیل کریگ» در فیلم ابرقهرمانی «گروهبان راک» پخش «من محمد حسن را دوست دارم» از شبکه مستند سیما (یکم آذر ۱۴۰۳) + فیلم گفتگو با دکتر رسول جعفریان درباره غفلت از قانون انتشار و دسترسی آزاد به اطلاعات در ایران گزارشی از نمایشگاه خوش نویسی «انعکاس» در نگارخانه رضوان مشهد گفتگو با «علی عامل‌هاشمی»، نویسنده، کارگردان و بازیگر مشهدی، به بهانه اجرای تئاتر «دوجان» مروری بر تازه‌ترین اخبار و اتفاقات چهل‌وسومین جشنواره فیلم فجر، فیلم‌ها و چهره‌های برتر یک تن از پنج تن قائمه ادبیات خراسان | از چاپ تازه دیوان غلامرضا قدسی‌ رونمایی شد حضور «رابرت پتینسون» در فیلم جدید کریستوفر نولان فصل جدید «عصر خانواده» با اجرای «محیا اسناوندی» در شبکه دو + زمان پخش صفحه نخست روزنامه‌های کشور - پنجشنبه ۱ آذر ۱۴۰۳ فیلم‌های سینمایی آخر هفته تلویزیون (یکم و دوم آذر ۱۴۰۳) + زمان پخش حسام خلیل‌نژاد: دلیل حضورم در «بی‌پایان» اسم «شهید طهرانی‌مقدم» بود نوید محمدزاده «هیوشیما» را روی صحنه می‌برد
سرخط خبرها

حافظ غزل سرا یا  طنزسرا؟!

  • کد خبر: ۱۱۷۸۰۹
  • ۲۹ تير ۱۴۰۱ - ۱۵:۵۴
حافظ غزل سرا یا  طنزسرا؟!
مهدی محمدی - روزنامه نگار و طنزپرداز

خواجه شمس الدین محمد بن بهاءالدین محمد شیرازی یا همان حافظ خودمان اگرچه به عنوان شاعرِ مضامین عارفانه و عاشقانه معروف است؛ ولی در جای جای غزلیاتش رگه‌های خیلی قوی از طنز وجود دارد که در اینجا چند غزل از حافظ که خالی از طنز نیست را با هم مرور می‌کنیم:

مثلا جایی که‌ می‌گوید: «رشته تسبیح اگر بگسست معذورم بدار» مخاطب با خودش می‌گوید: به درجه‌ای از عرفان رسیده است که حتی از پاره شدن نخ تسبیح خودش هم عذرخواهی می‌کند؛ ولی در ادامه می‌بینیم که‌ می‌گوید: «دستم اندر دامن ساقی سیمین ساق بود» یعنی ناگهان تمام تصورات شما را به هم می‌ریزد.

بعضی جا‌ها هم از کنایه‌های طنز به خوبی استفاده می‌کند: «من ارچه عاشقم و رند و مست و نامه سیاه/ هزار شُکر که یاران شهر بی گنهند!» اینجا از آن جا‌هایی است که حافظ به زیبایی در لفافه می‌گوید؛ هر انسانی جایز الخطاست؛ البته بیشتر طنز حافظ، نقد دورویی و رفتار‌های دوگانه حاکمیت وقت خودش است، مثلا جایی که‌ می‌گوید:

«ای دل طریق رندی از محتسب بیاموز/ مست است و در حق او کس این گمان ندارد» و البته سؤال اینجاست که اگر کسی به محتسب مشکوک نیست که مصرف کننده نوشیدنی‌های غیرمجاز است؛ چگونه حافظ فهمیده که محتسب هم مصرف کننده است؟!

حافظ همچنین در هر غزلش که سخن از توبه به میان آورده، طنز هم در کنارش بوده است، مثلا در ذهن تمام ما اگر قرار باشد مکانی برای توبه و استغفار وجود داشته باشد، آن مکان باید یک مکان معنوی باشد؛ ولی حافظ را ببینید که برای توبه کردن به محل خریدوفروش می‌رفته است، مثلا جایی که می‌گوید: «بشارت بــــر بــــه کـــوی می‌فروشان/ کـــه حـــافظ تـوبه از زهد ریا کرد»

یا این توبه حافظ را ملاحظه بفرمایید: «کرده ام توبه به دست صنم باده فروش/ که دگر می‌نخورم بی رخ بزم آرایی»

گزارش خطا
ارسال نظرات
دیدگاه های ارسال شده توسط شما، پس از تائید توسط شهرآرانیوز در سایت منتشر خواهد شد.
نظراتی که حاوی توهین و افترا باشد منتشر نخواهد شد.
پربازدید
{*Start Google Analytics Code*} <-- End Google Analytics Code -->